استفاده از برآیند یافتههای پژوهشهای مختلف، جمع آوری یافتههای
پژوهشی از مطالعات منفرد و پراکنده به منظور ترکیب و یکپارچه سازی
یافتههای آن جهت استفاده علمی و کاربردی در راستای برنامه ریزی، از
مهمترین دلایل اهمیت مرور سیستماتیک حاضر است.
در این مطالعه که با روش
مرور سیستماتیک انجام شده، اطلاعات توصیفی مفیدی پیرامون ابعاد روش شناختی
و محتوایی پژوهشهای انجام گرفته در زمینه مهاجرت نخبگان در ایران ارایه شده است.
طبق
آمار اریه شده از سوی سازمان ملل، در بین ۷۲ کشور در حال توسعه در جهان،
ایران رتبه سوم فرار مغزها را با توجه به جمعیت خود دارا است.
عوامل اجتماعی بر مبنای سه متغیر اصلی سبک زندگی، طبقه اجتماعی و ساخت اجتماعی مورد تحلیل قرار میگیرد.
برای تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی و رگرسیون و برای آزمون فرضیات از رگرسیون لجستیک استفاده شده است.
نتایج
تحقیق نشان میدهد که بین طبقه اجتماعی و مهاجرت رابطه معناداری وجود
ندارد، رابطه بین سبک زندگی ایرانی و مهاجرت معکوس بوده و بین ساخت اجتماعی
ایران و مهاجرت نخبگان رابطه مستقیمی وجود دارد.
موضوع
خروج نخبگان و نیروهای متخصص از کشور بهعنوان یک پدیده اجتماعی که محصول
عوامل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعه ایران مطرح است، بر
فرآیندهای رشد و توسعه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی اثرات زیانباری بر جای
گذشته است.
با توجه به اینکه به گواهی آمارها، سالانه ۵ میلیون دلار از
سرمایه کشور به ازای خروج هر نخبه از کشور از دست میرود، دستیابی به
انگیزههای خروج نخبگان از کشور و شناسایی عوامل موثر بر خروج نخبگان از
کشور و بررسی راهکارهای اجرایی و عملی و کنترل خروج نخبگان از کشور بیش از
پیش ضروری است.
هدف این مقاله، تحلیل انواع سناریوهای مطرح و تاثیر آنها بر میزان مهاجرت است.
بهعلت
پیچیدگیهای این مساله و روابط علی معلولی، بازخوردها و حلقههای علی از
رویکرد پویاییهای سیستم در این تحقیق استفاده شده است.
نتایج نشان داد: با اعمال سیاست کاهش تنش در روابط خارجی نمیتوان بر نرخ خروج نخبگان تاثیر چندانی گذاشت و تعداد آنها را کاهش داد.
به
مسیولین بلندپایه دولتی پیشنهاد میشود، ضمن رعایت شایستهسالاری در
انتصاب افراد در مشاغل علمی، مدیریتی و حاکمیت، نسبت به بهبود امنیت شغلی و
وضعیت اشتغال نخبگان اقدام نمایند.
منبع : مهاجرت نخبگان در ایران
مدیریت زمان یا Time Management، یکی از دغدغههای مهم بسیاری از ماست.
مهمترین
نکتهای که در مجموعه درسهای مدیریت زمان و نظم شخصی خواهیم آموخت این
است که مدیریت زمان یک عنوان بسیار عمومی است که میتواند مجموعهی
گستردهای از چالشها، مهارتها و مسایل را شامل شود.
بسیاری از کسانی
که معتقدند در مدیریت زمان ضعف دارند یا اینکه فکر میکنند نیازمند بهبود
در مهارت مدیریت زمان هستند، ممکن است مشکلات و چالشهای دیگری داشته باشند
که در نهایت خود را در قالب ضعف در مدیریت زمان بروز میدهد.
آیا نیاز
اصلی شما، مهارتهای مدیریت زمان استدر طول تاریخ، زمان و ابعاد مختلف آن،
مورد توجه انواع تمدنها بوده و امروزه این توجه بیش از پیش وجود دارد.
مسیلهای که فناوری آن را به وجود نیاورده و قادر به حل آن نمیباشد.
این راهبردها برای استفادهٔ بهینه از وقت تنظیم شده و به عنوان روشهایی برای پایش و کنترل زمان به کار میرود.
با استفاده موثر از زمان میتوان اهداف را مشخص و وظایف و فعالیتها را برنامهریزی و اولویت بندی نمود.
با
برنامهریزی و اختصاص زمان، درک افراد از زمان در دسترس، افزایش یافته و
در نتیجه میتوانند از زمان خود به صورت هدفمند و سازمان یافته بهرهمند
شوند.
اولویت بندی امور و اختصاص زمان مشخص به هر فعالیت، موجب میشود وظایف گوناگون به موقع انجام گیرد.
پس با استفاده از روشهای مدیریت زمان،
بینش افراد در مورد نحوه استفاده از زمان بیشتر شده، تخمین دقیق تری از
مدت زمان لازم جهت انجام کارها به دست میآورند و در مجموع نتایج مفیدی
حاصل میگردد.
آیا شما هم به این فکر میکنید که کاش زمان بیشتری برای
انجام کارهایتان داشتید؟ آیا به این فکر میکنید که کاش میتوانستید وقت
خود را به کارهای مفیدتری اختصاص دهید؟ آیا شما هم با کمبود وقت شدید درگیر
هستید ؟ مدیریت زمان عنوان مهارتی است که به شما کمک میکند تمام کارهای
خود را سر وقت و به موقع انجام دهید و هیچ گاه دچار کمبود زمان نشوید.
اما به دست آوردن مهارت مدیریت زمان که فکر میکنم تک تک ما به شدت دنبال آن هستیم خیلی ساده نیست.
منبع : مدیریت زمان
کیفیت زندگی مطلوب، همواره آرزوی بشر بوده و هست.
در ابتدا رفاه و طول عمر بیشتر، معنی کیفیت زندگی بهتر را داشت.
اما
امروزه کیفیت زندگی در نقطه مقابل کمیت، قرار گرفته و با توجه به ابعاد
گسترده سلامتی، تعریف میشود و منظور از آن سالهایی از عمر است که همراه
با رضایت، شادمانی و لذت بخشی باشد کیفیت زندگی مفهومی پویا و وسیعتر از
سلامتی است بر طبق مدل سلامتی، کیفیت زندگی مطلوب باید چند بعد
فیزیکی،عاطفی-روانی، اجتماعی، معنوی و شغلی را در بر گیرد.
بر همین اساس
روان شناسان مثبت گرا با یک رویکرد کل نگر در مقابل رویکرد تشخیصی آماری
انجمن روان پزشکی آمریکا، یک نظام طبقه بندی جدید به نام نیرومندیهای
منش را در شش حیطه، جهت شناسی و طبقه بندی توانمندیهایی که در خلاف
بیماری عمل میکنند، مشخص کردهاند و براساس آن رویکردهای مداخلهای
متعددی را بنا نهادهاند و معتقدند که به جای تاکید صرف بر آسیبشناسی،
باید به دنبال فهم کامل گستره تجارب انسان از کمبود، رنج، بیماری تا
شکوفایی، بهزیستی و شادمانی باشیم زیرا روان شناسی تنها تمرکز بر
بیماریها و درمان هم متمرکز بر ضعفها نمیباشد.
از لحاظ تاریخی
فلاسفه در تیوریهای اخلاق به خصوص رویکردهای لذت گرایانه اپیکوری، بهطور
گسترده به مفهوم شادمانی و بهزیستی پرداخته اند.
داینر مطابق با دیدگاه
سیکزنت میهالی، در تعریف بهزیستی به تیوری فعالیت اشاره دارد و آن را
همانند کارکردی از شخصیت و نگرشهای کلی نسبت به محیط و شرایط میداند.
بهزیستی روان شناختی دارای دو جز شناختی و عاطفی است.
بعد
شناختی بهزیستی، یعنی ارزیابی شناختی افراد از میزان رضایت زندگیو بعد
عاطفی یعنی برخورداری از حداکثر عاطفه مثبت و حداقل عاطفی منفی مولفههای
شناختی و عاطفی بهزیستی، به همدیگر وابسته و میزان این همبستگی از ۱۰/۰ تا
۸۰/۰ در نوسان است.
منبع : بهزیستی روانشناختی
ابعاد تاریخی ـ تحلیلی قیام عاشورا
به راستی علت و رمز این همه پیچیدگی چیست؟ آیا علت «اختلافات و تعارضاتی
است که در مدارک مربوط به این مسیله وجود دارد و به همین جهت در تشخیص
حقیقت این قیام نظرهای متضادی اظهار شده است ؟» . البته جای تردید نیست که
از این واقعه و رویداد بزرگ و سرنوشت ساز تاریخ صدر اسلام گزارشهای موثق
و قابل اعتمادی که همهی زمینه ها، اسباب، مقتضیات، علل و نیز تقدم و تاخر
زمانی حوادث را به درستی و دقت منعکس کرده باشند در دست نیست; و از این رو
کار پژوهشگر امروزی، که به دیدهی تحلیل- و نه صرفا نقلی و روایی و وصفی-
بدان مینگرد، با مشکلات و موانعی جدی و اساسی مواجه میشود; اما حقیقت آن
است که علت این پیچیدگی تنها اختلافات و تحریفات و جعلیات فراوان در اسناد و
مدارک برجای مانده از این واقعه نیست.
و بررسی قیام حسینی
از این منظر؛ با توجه به وظایف گسترده امامان( ع) در عرصه تبلیغ دین،
مبارزه با بدعتها و انحرافات و برپایی حکومت اسلامی از یک سو، و از سوی
دیگر، حرکت ارتجاعی ایجاد شده درجامعه اسلامی بعد از پیامبر اکرم( ص) که
زنده کردن تعصبات قبیلهای و نژادی، تقسیم غیر عادلانه بیتالمال و حیف و
میل آن، خویشاوند سالاری، تحریفات عقیدتی و سرکوب معترضان، علایم و
نشانههای آن بود؛ این نتیجه را میدهد که وظیفه شرعی همان بود که امام
حسین( ع) عمل کرد.
به گواهی اسناد تاریخی، سران این حزب هیچ اعتقادی
به اسلام و اصول آن نداشتند قیام امام حسین( ع) و حادثه عاشورا از دیرباز
تاکنون مورد توجه تحلیل گران واقع شده اما عدم توجه به ریشههای این
رخداد و یکسویه نگری به این نهضت و نیز عدم تجزیه و تحلیل و مدارک و
شواهد تاریخی موجب فراهم شدن شبهاتی از جانب دشمنان اهل بیت درباره حقانیت و
مشروعیت این قایم شده.
ازجمله مبانی فقهی این قیام مسیله امر به معروف و نهی از منکر است که باتوجه به محوریت آن در قیام امام حسین( ع )، شرایط و مراتب این دو فریضه ارایه و منطبق بر قیام آن حضرت( ع) شده است.
حرکت
مشروع امام حسین( ع) و همچنین نوع حکومت یزید و طریقه بر مستند نشستن او،
این حق را به امام( ع) میدهد که از بیعت با یزید استنکاف ورزد و درمقابل
حکومت جایرانه اش بایستد و انجام این امر خطیر در پس پرده تقیه ممکن نخواهد
بود و به یقین میتوان گفت اجرای این دو فریضه مهم، قیام امام حسین(
ع) را به الگویی کامل برای مبارزه با استبداد و ظلم، تبدیل ساخته است که در
همه امصار و اعصار قابل تاسی میباشد.
همچنین علوم انسانی اسلامی مسیول پیادهسازی بایدها و نبایدهای
ارایهشده از سوی فقه حکومتی و سنجش وضعیت موجود با شاخصهای ارایهشده از
همان ناحیه است تا کنشهای کنشگران و زمینههای کنش آنها را به وضعیت
مطلوب برساند.
از طریق این نگاه، تقسیمبندی نوینی در حوزه علوم پیشنهاد میشود که انفکاک بین علوم انسانی و فقه حکومتی از بین میرود.
"محمدنقیب العطاس" یکی از موافقان و نظریهپردازان اسلامیسازی معرفت است.
وی با تبیین حقیقت علم و ایمان و انسان و جایگاه انسان در هستی به پیوند علم با انسان و دین پرداخت و علمدینی را تفسیر کرد.
انسانی و کاربردیغربی و فرایند اسلامیسازی علوم در این دیدگاه عبارت است از: 1. شناسایی عناصر کلیدی از علوماسلامی؛ 2.
جایگزینی عناصر کلیدیاسلامی با غربی؛ 3.
ابتنای علومطبیعی و کاربردی بر عناصراسلامی 4.
دیدگاه
استقلال دو حوزه علم و دین از یکدیگر بر آن است تا از یک سو به تعارض این
دو حوزه معرفتی پایان دهد و از دیگر سو، بر نقش علم در اداره عرصههای
غیراختصاصی دین تاکید ورزد.
استاد جوادی آملی جداانگاری علم و دین را
محصول تصوری ناصواب از علم و دین، و تبیین نسبت واقعی علم و دین را در گرو
تعیین جایگاه عقل در درون هندسه معرفت دینی میدانند.
در این دیدگاه
عقل، همگام با قرآن و سنت، تامین کننده معرفت دینی است و از این رو، معرفت
عقلانی و دانش علمی از قلمرو معرفت دینی بیرون نبوده و هرگز در مقابل دین
قرار نمیگیرد.
در این دیدگاه عقل، در برابر نقل، قرار میگیرد، نه در برابر دین.
از این رو، از این منظر، علم یکسره دینی شده و چیزی به نام علم غیردینی وجود نخواهد داشت.
این مقاله بر آن است تا ضمن بر شمردن ارکان، مبادی و پیش فرضهای این نظریه، به کارکرد آن در تصویر علم دینی و اسلامی کردن علوم بپردازد.
منبع : علم دینی