دکتر روانشناس

مطالب روانشناسی ، موفقیت و سلامت روانی

دکتر روانشناس

مطالب روانشناسی ، موفقیت و سلامت روانی

تاثیر اضطراب در یادگیری دانش آموزان تیزهوش و عادی

تاثیر اضطراب در یادگیری دانش آموزان تیزهوش و عادی

مقدمه :

اضطراب یکی از رایج ترین اختلالات در بین دانش­آموزان است که می­توان به عنوان ریشه بعضی از مشکلات از آن نام برد. بسیار شنیده­ایم که کودکان به دلیل اضطراب به مدرسه نرفته­اند. یا اضطراب از امتحان باعث افت درسی آنها شده است یا یک اضطراب اجتماعی به کناره­گیری آنان انجامیده است ، کم نیستند دانش­آموزانی که حتی یک کلمه سرکلاس حرف نمی­زنند.

و یا در یک بازی دسته­جمعی شرکت نمی­کنند ، اگر به همه این رفتارها توجه کنیم ریشه­ای از اضطراب را درآن­ها می­بینیم ، قرن بیستم را قرن ” اضطراب” نامیده­اند. در جوامع صنعتی انسانها دائماً در معرض حوادث گوناگون قرار دارند و نگران حال و آینده خود هستند به عبارت دیگر زندگی مدرن امروزی با پیچیدگی خاص خود شرایط زیستی بشر را تغییر داده و موجب شده است تا آدمی شیوه زندگی گذشته را رها کند و برای سازگاری با شرایط جدید تلاش نماید. کودکان و نوجوانان که بیش از هر گروه دیگر در معرض خطر روزافزون ناشی از اضطراب قرار گرفته­اند. اثر آن را می­توان در رفتارهای اجتماعی و فعالیتهای ذهنی آنها مشاهده کرد ، در یادگیریهای کلامی نوجوانان مضطرب پاسخهای نامربوط و نامفهوم می­دهند و هر قدر مطلب مورد یادگیری دشوارتر باشد این نوع پاسخها شدت زیادتر می­خواهند داشت گاه حتی صدای و تکلم او را نیز تحت تاثیر قرار می­دهد بدیهی است که اضطراب در نوجوانان مزاحمت بیشتری ایجاد خواهد کرد (عظیمی- ۱۳۶۳) [۱]

اساساً خانواده ، مدرسه و جامعه، سه عامل مهم در بروز و ظهور اختلالات رفتاری در افراد محسوب می­شوند. محیط زندگی ، طرز رفتار اطرافیان ، تصویرهایی را در ذهن نوجوان به جای می­گذارد. که ممکن است اثرات مطلوب و نامطلوب آن در تمام مدت زندگی باقی بماند و نتایج آن هم تنها به خود فرد منتهی نمی­شود. بلکه در چگونگی روابط او با افراد دیگر هم تاثیر می­گذارد ، علمای امر تعلیم و تربیت در مورد نقش مدرسه و نوع نگرش دانش­آموزان به محیط مدرسه و اهمیت تاثیر نوع روابط بین دانش­آموزان و مربیان ، معتقدند که هرگاه نوجوان از اعتماد به نفس ، آرامش درون ، صفای قلب و نگرش مثبت به مربی خود ، برخوردار است آموزش نیز برایش لذت بخش خواهد بود و بالعکس ، موجب اضطراب و دلهره و مدرسه گریزی وی می­گردد.

تعریف و بیان مسئله :

اضطراب در یادگیری نقش مهمی دارد. اضطراب ، ذکاوت و هوش انسانی را فعال می­کند و راه حل مستحکمی برای تمرکز و رسیدن به نتیجه و پاداش رضایت بخش است. ناراحتی ناشی از اضطراب متوسط ، ما را وادار می­کند تا راههای مختلف دوری از اضطراب را کشف کنیم و این فی نفسه یک فرآیند یادگیری است. با وجود این بین اضطراب و یادگیری ارتباطی پیچیده وجود دارد. افزایش اضطراب تا میزان معینی ، محرکی است برای بالابردن یادگیری ، ولی پس از این میزان معین افزایش اضطراب باعث کاهش دریادگیری می­شود و اگر میزان اضطراب بازهم افزایش یابد ، باعث عدم وجود محرک یادگیری شده و به ایجاد خطر بیشتر در خطاها و اشتباهات منجر خواهد شد. این موضوع بدان معنی است که یک سطح مطلوبی از اضطراب برای یادگیری بهینه وجود دارد ، که پس از این سطح افزایش اضطراب نتیجه معکوس داده و ضد سازنده است.

اضطراب بسیار کم مساوی است با رخ ندادن چیزی و اضطراب بسیار زیاد مساوی است با اشتباه کردن.

در مورد هر فردی سطح مطلوب اضطراب از زمانی به زمان دیگر و از موقعیتی به موقعیت دیگر تغییرمی­یابد ، این تفاوت ناشی از تجارب قبلی یادگیری است که میتواند فرد را به مقدار زیاد یا کم اضطراب ، حساس کند. (راس. میچل)[۲]

 (ارمنست- ر- هیلگارد) گاهی اضطراب را مقدم بر هر چیز و یک حالت ترس و نگرانی و ناراحتی می­داند.

اضطراب با ترس ارتباط نزدیک دارد اما ترسی است که گاهی در مقابل امر مبهم به وجود می­آید و زمانی موضوع معینی ندارد. خلاصه می­توان گفت اضطراب گاهی به معنای ترس مبهم است و گاهی به معنای یک ترس مبهم محدود نیز استعمال می­شود و آن ترس از ناامنی است. اضطراب در این معنی جنبه اجتماعی دارد و از لحاظ منشاء امری است اجتماعی که از کودکی شروع می­شود ، محرومیت از محبت یا غفلت والدین از این لحاظ و فقدان محبت در کودک احساس نامنی به وجود می­آورد ، در دوره بالاتر در موقع حمله و تعرض ، موقعی که درمعرض آسیب بدنی قرار می­گیرد و از این که در انجام کارها متکی به والدین است دچار اضطراب و ناراحتی می­شود. شریعتمداری- ۱۳۶۹)[۳]

در این پژوهش نیز از آنجا که تصور می­شود دانش­آموزان تیزهوش با توجه به ویژگیها و تفاوتهایی که در بعضی از زمینه­ها به ویژه درسی با دانش­آموزان عادی دارند برآن شدیم تا ببینیم که آیا از نظر وجود اضطراب و میزان آن در یادگیری در دو گروه دانش­آموزان تیزهوش و عدای در دوره راهنمایی تفاوت معناداری وجود دارد ؟

لذا این سئوالات مدنظر است :

جهت دانلود مقاله تاثیر اضطراب در یادگیری دانش آموزان تیزهوش و عادی کلیک نمایید


تیک عصبی

تیک عصبی

بعضی از تیک ها در خواب هم ادامه دارند.شایع ترین علت بروز این نوع تیک ها سندرم تورت(Tourette Syndrome سندرم ژیل دولاتورت) است.در این حالت آشفتگی های رفتاری به همراه تیک وجود دارد.این بیماری اصولا” یک بیماری ژنتیک است و از دوره کودکی شروع می شود، ولی ممکن است به علت مصرف بعضی مواد(مانند داروهای آنتی سایکوتیک) ،تروما، عفونت استرپتوکوکی و یا آنسفالیت ویروسی تشدید شود.

شدت نشانه های بسیاری از بیماران متغیر است و کم و زیاد می شود و رفتار درمانی و اطمینان بخشیدن به بیمار برای رفع تیک های خفیف کافی است.

تیک های شدید و آنهایی که موجب نگرانی است بایستی با دارو درمان شوند.در اکثر اوقات بلوکرهای دوپامین، و معمولا” پیموزاید یا هالوپریدول باعث کاهش کثرت و وخامت تیک شده و ممکن است آشفتگی های رفتاری همراه آن را نیز کاهش دهد.

برتری استفاده از داروهای دیگر بر اساس تأ ثیر یا عوارض مضر آنها هنوز در هاله ای از ابهام است.

معمولا” توصیه می شود دوز داروی استفاده شده تا حد امکان کم باشد.در ضمن باید توجه داشت که درمان مناسب بدین معنی نیست که کلیه نشانه ها را کنترل کند.(وگرنه که دیگه کسی تیک نداشت).به این موضوع هم توجه کنید که بعضط عوارض داروها را باید در کنار آثار درمانی آنها قرار داد.(خیلی نباید به عوارض سطحی داروها توجه کرد.چون داروی بدون عارضه مرگ است!!!!!!)

غالبا” مصرف دارو را پس از چند سال می توان قطع کرد.در بیمارانی که به هالوپریدول و پیموزاید پاسخ نمی دهند و یا نسبت به این داروها حساسیت دارند، می توان از داروهای جایگزین استفاده کرد.

بعضی داروهای دیگر که در کنترل تیک و یا آشفتگی های رفتاری سندرم تورت به کار می روند عبارتند از:

کلونیدین، سولپیرید، باکلوفن، توکسین بوتولینوم، کلونازپام، فلوفنازین، لوودوپا، پرگولید، ریسپریدون و تیاپرید.

در بعضی بیماران، در آغاز می توان از کلونیدین استفاده کرد چون از نظر عدم بروز عوارض جانبی بر هالوپریدول و پیموزاید ارجحیت دارد.

همچنین دانشمندان متوجه شده اند که نیکوتین به تنهایی یا همراه با هالوپریدول در آنهایی که هالوپریدول به تنهایی اثر نداشته است، مفید بوده است.

تیک های عصبی چیست ؟

تیک ها حرکات غیر اردای و انقباضات عضلانی نا گهانی بوده و حداقل بطور گذرا در درصد قابل توجهی از افراد دیده می شوند .

 

تیک های صوتی نیز بیشتر به صورت اصواتی مثل سرفه کردن، صاف کردن گلو، تیک هایی که به تازگی آغاز شده اند، اغلب نیاز به درمان ندارند.

توصیه مناسب به والدین و اطرافیان کودک مبتلا به تیک این است که توجهی به تیک ها نداشته باشند، چرا که تمرکز روی تیک، باعث تشدید آن می شودغرغر کردن، بالا کشیدن بینی و… تظاهر می کند.

اکثر تیک هایی که تازه آغاز شده اند، مسیر محدود و گذرایی دارند و به سمت اختلال جدی تری پیش نمی روند و حداکثر در طی دوره های استرس آور عود می کنند.

معدودی از تیک ها بیشتر از یک سال طول می کشند.

تیک در مردها سه برابر بیشتر از زن هاست و تیکهای مزمن بیشتر بین سنین شش تا دوازده سالگی دیده می شود.

تیک می تواند با رفتارهایی نظیر بالا انداختن شانه ، پلک زدن، تنگ کردن چشمها، تکانهای تند سر یا شانه، شکلک در آوردن، تکان دادن سر به طرفین یا پایین آوردن سر و یا چین دادن بینی دیده شود.

این تیکهای حرکتی در دوران کودکی کاملاً معمول هستند. با آماری که انجمن روانپزشکی آمریکا گزارش داده است، پنج الی بیست و چهاردرصد از کودکان دارای نوعی تیک هستند.

شایع ترین نواحی از بدن که تیک های حرکتی در آنها دیده می شوند، عبارت اند از: سر و صورت و دست ها و بازوها و بیشترین حرکات به صورت چشمک زدن، شکلک در آوردن، چین دادن به پیشانی، بالا انداختن ابروها، پلک زدن زیاد، چرخش سر، پرتاب کردن دست ها و بازوها، بالا انداختن شانه و نیز تکان دادن پا و … است.

منبع : دنلود مقاله تیک عصبی


رابطه ورزش با افسردگی

رابطه ورزش با افسردگی

ین سوال می تواند به دو روش مطرح شود: چه کسانی می توانند خودشان را روانشناسان ورزشی معرفی کنند و روانشناسان ورزشی چه کاری انجام می دهند؟ در مورد پرسش نخست، فعلاً در انگلیس ثبت نام اجباری روانشناسان ورزشی وجود ندارد، بنابراین (از لحاظ نظری) هر کسی می تواند خودش را یک روانشناس ورزش معرفی کند. البته، غیر اخلاقی است که کسی به اندازه کافی آموزش ندیده باشد و بخواهد از عنوان روانشناس ورزش استفاده کند. انجمن علوم تمرین و ورزش انگلیس (BASES)[5] دفتری برای ثبت نام روانشناسان ورزشی دارد. در کنفرانس سالیانه ۱۹۹۸ بخش روانشناسی انجمن روانشناختی تمرین و ورزش انگلیس اصول اعطای عنوان روانشناس اخبره ورزش (اختصاصاً به افراد واجد شرایط) را تصویب کرد. برای ثبت نام در دفتر BASES به عنوان روانشناس ورزش، یا فرد بایستی ابتدا مدرک روانشناسی و سپس درجه بالاتری در رشته ورزش داشته باشد یا ابتدا مدرک علوم ورزشی و سپس درجه بالاتری در روانشناسی ورزشی بگیرد.

برای دستیابی به اجازه نامه از جامعه روانشناختی انگلیس، ابتدا بایستی شخص دارای مدارک روانشناسی تایید شده جامعه روانشناختی انگلیس باشد و سپس دوره آموزش کار عملی تحت نظارت بعد از دوره لیسانس مصوب این جامعه را بگذارند.

مباحثی پیرامون اعتبار بخشی روانشناسان ورزش وجود دارد. طرح نام نویسی BASES از روانشناسان ورزش تنها از ۱۹۹۲ پا به عرصه وجود گذاشت و تعداد زیادی از روانشناسانی که قبلاً به عنوان روانشناسان ورزش کار می کردند یا نام نویسی نکردند و یا واجدالشرایط تشخیص داده نشدند. آنشیل[۶] (۱۹۹۲) خاطر نشان ساخت بسیاری از روانشناسان که تمام وقت با ورزشکاران کار می کردند، یا فرصت لازم برای جمع آوری مدارک را پیدا نکردند، یا اصلاً تمایلی به ادامه روند طولانی مدت شیوه‌های مورد نیاز برای نام نویسی را نداشتند و بدین ترتیب این نام نویسی برخی از مجربترین اساتید در حوزه روانشناسی ورزش انگلیس را در بر نمی گیرد.

از طرف دیگر، نام نویسی اجباری ملاکی برای رهایی عموم از تردیدها یا شناخت روانشناسان ورزشی غیر واجد شرایط را فراهم آورد. موضوع اعتباربخشی روشی برای مجبور ساختن کسانی است که از عنوان روانشناس استفاده می کنند، تا قانوناً ثبت نام نمایند، به طوری که هم اکنون این موضوع در برخی از کشورها به واقعیت پیوسته است و احتمال دارد این مورد در قرن آینده در انگلیس نیز انجام پذیرد.

راجع به سوال دوم باید گفت، کار روانشناسان ورزش کاملاً متنوع است. انجمن روانشناسی ورزش اروپا (۱۹۹۶) سه تکلیف مهم مربوط به روانشناسان ورزش را شناسایی کرد.

        · پژوهش: تحقیق در همه جنبه های روانشناسی ورزش؛ هم نظری و هم عملی.

        · تعلیم و تربیت: آموزش دانشجویان، کارمندان و ورزشکاران در حوزه روانشناسی.

    · کاربرد: اندازه گیری و مداخله در مسائل مربوط به ورزش. این جنبه می تواند شامل عمل به عنوان مشاور برای کل تیم یا مشاوره کردن با تک تک اعضای تیم باشد.

به دلیل این که روانشناسی ورزش رشته ای جدید و گسترده است، این امکان برای روانشناسان ورزش هست تا دانسته هایشان رادر تمام جنبه ها رشد دهند. امروزه، ملاحظه خواهید کرد که رشته های تخصصی بسیار زیادی در روانشناسی ورزش شکل گرفته است. برای مثال یک روانشناس ممکن است متخصص حوزه انگیزش باشد (به فصل ۸ مراجعه کنید). آنها ممکن است صرفاً در موضوع انگیزش به پژوهش بپردازند، به مربیان راجع به انگیزش آموزش دهند و ممکن است با افراد ورزشکار در جهت بهبود انگیزشان کار کنند.

منبع : ارتباط ورزش با افسردگی