باستانشناسی شاخهای از علوم اجتماعی است که به مطالعهٔ گذشته از طریقِ مدارکِ مادی میپردازد.
با این تعریف، چهبسا بتوان رهیافتهای باستانشناختی را در مطالعهٔ پدیدههای امروزی نیز به کار بست. قلمرو باستانشناسی تمام گذشته تا حال را دربرمیگیرد، چون تمامیِ وقایع بیدرنگ پس از وقوع به جزئی از گذشته بدل میشود. باستانشناسان از بررسیِ خانه، کارگاه، یا مدرسهای نوساز اطلاعاتی کسب میکنند که دستکمی از اطلاعاتِ حاصل از بررسیِ یک غار یا پناهگاهِ دورانِ دیرینهسنگی یا بنایی رومی ندارد. منابعِ اطلاعاتیِ باستانشناسی از دادههای مادی (یا دیگر دادههایی) تشکیل میشود که به نحوی به انسان مربوط است و ما آنها را آثارِ فرهنگی میخوانیم.
هنر اشکانیان به عنوان یک هنر ایرانی است که در امپراتوری اشکانی در مناطق مجاور از جمله عراق (شرق نزدیک) از لحاظ فرهنگی تحت تأثیر قرار دادهاست. امپراتوری اشکانی از حدود ۲۵۰ سال پیش از میلاد تا ۲۲۰ میلادی در ایران بودهاند. هنر اشکانی در واقعآمیزهای از دو هنر ایرانی و هنر یونانی است.
امپراتوری اشکانی کشورهای ایران و عراق امروزی را زیرپوشش داشتهاست و دربرگیرنده یک منطقه بزرگ با مردمانی با فرهنگهای متفاوت بودهاست. اشکانیان در زمینه هنر بسیار قوی بودهاند و هنرمندان در طی قرنها بعد حتی پس از سرنگونی اشکانیان؛ مورد تقلید و استفاده دیگر حکومتها مانند سلسله بعدی (ساسانیان) بودهاست.
هنر اشکانیان در شهرستانهایی از سوریه از جمله پالمیرا و شام وجود دارد که همه آنها جزئی از سرزمین اشکانیان بودهاند. در شمال امپراتوری هنر اشکانیان بیشتر در ارمنستان رونق گرفتهاست و در جنوب به روشنی میتوان آثار دوره اشکانی را در بحرین مشاهده کرد که به دوران اشکانیان تعلق دارند.
شاهنشاهی اشکانی یا اشکانیان (۲۴۷ ق.م. ۲۲۴ م) که در ادبیات غربی با نام امپراتوری پارتها شناخته میشود، نام دودمانی ایرانی و یکی از قدرتهای سیاسی و فرهنگی ایرانی در ایرانزمین بود که ۴۷۱ سال بر قسمت اعظم غرب آسیا حکومت کرد.این شاهنشاهی در قرن سوم پیش از میلاد توسط ارشک رهبر قبایل ایرانی پرنی، گروهی از داهان، پس از فتح پارت در شمال شرقی ایران تأسیس گردید.وی سپس با متحد کردن پارتیان و دیگر اقوام ایرانی علیه سلوکیان قیام کرد. مهرداد یکم (۱۷۱–۱۳۸ پ. م) با تصرف مناطق ماد و میانرودان، قلمرو اشکانی را تا حد زیادی گسترش داد و سرانجام شاهنشاهی اشکانی در دوران مهرداد دوم به اوج گستره خود رسید. پهناوری دولت اشکانی در دورهٔ اقتدارش از رود فرات تا هندوکش و از کوههای قفقاز تا خلیج فارس را شامل میشد. بهدلیل قرار گرفتن جاده ابریشم در گسترهٔ حکومت اشکانی و قرار گرفتن در مسیر بازرگانی بین امپراتوری روم و حوزهٔ مدیترانه و امپراتوری هان در چین، این امپراتوری به مرکزی برای تجارت جهانی تبدیل شد.
دوره اشکانی با بار تکاپویی ۴۷۰ ساله و هنر و معماری نیز حرف زیادی برای گفتن دارد. این دوره خودبهخود نزدیک به پنج سده از زندگی مردم قلمروی گسترده را در تنها چهارراه جهان باستان داشته و میتواند شاهد دگرگونیهایی پر جانبه باشد. اما در اینجا نیز سکوت تاریخ محلی وحشتناک است. در اینجا نیز باید دستی از دور بر هنر داشته باشیم! بهویژه هنگامیکه پای هنر قومی و مردمی در میان است که از سویی مرزبانان فرهنگ ملی در برابر هجمه اسکندریان هستند و از دیگر سوی داستانسرایان حماسههای ملی.واقعیت این است که وجود هخامنشیان نیرومند در پشت سر عامل بزرگی بود برای استقلال اشکانیان در برخورد باهنر. آن شتابی که در زمان بنیانگذاری فرمانروایی هخامنشی در زمان کوروش و اندام بخشیدن به آن در زمان داریوش محسوس است، در رمان اشکانیان دیگر وجود نداشت. شاهنشاهی شکل خود را گرفته بود و بهرغم حمله اسکندر و رفتارهای جانشینان او، هنر پارتی میتوانست با تکیهبر تبار خود و پیشینه هنری موجود در کشور چندان هم اسیر دغدغه نباشد. به سخن ساده، پارتها حتماً این احساس را داشتهاند که بیبته نیستند و در کشوری فرمان میرانند که پیش از اسکندر بزرگترین قدرت جهان شناختهشده بود و بر همه منطقه سروری میکرد. علاوه بر این نکتهای که بسیار مهم است، این است که پارتها از ژرفای آسیا با گوهر فرهنگی بسیار اصیل و کهن بودند و چنین نبودند که در برابر هنر یونان بیپشتوانه و سلاح باشند. سد سکندر شدن در برابر میل به ماندگاری اسکندریان و سرانجام به فروپاشی کشاندن فرمانروایی کهن یونان و بستن راه مشرق زمین به روی لژیونهای رومی هم هنری است که حتماً تکیهبر فرهنگ و مدنیتی ارجمند میداشته است.