دکتر روانشناس

مطالب روانشناسی ، موفقیت و سلامت روانی

دکتر روانشناس

مطالب روانشناسی ، موفقیت و سلامت روانی

مقاله دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی در باب نفس

صدرالدین محمد بن ابراهیم قوام شیرازی معروف به مُلاصَدرا و صدرالمتألهین (درگذشته ۱۰۴۵ قمری، متأله و فیلسوف شیعه ایرانی سدهٔ یازدهم هجری قمری و بنیان‌گذار حکمت متعالیه است. کارهای او را می‌توان نمایش دهندهٔ نوعی تلفیق از هزار سال تفکر و اندیشهٔ اسلامی پیش از زمان او به حساب آورد.

سید محمدحسین طباطبایی (زاده ۱۲۸۱ تبریز - درگذشته ۲۴ آبان ۱۳۶۰ قم) معروف‌ به علامه طباطبایی روحانی، عارف، فیلسوف و نویسنده ایرانی بود. وی از مدرسان حوزهٔ علمیه قم به‌شمار می‌آمد. از شاگردان وی می‌توان به سید روح الله خمینی، مرتضی مطهری، سید محمد بهشتی، سیدعلی خامنه‌ای، ناصر مکارم شیرازی، محمدرضا مهدوی کنی و محمدتقی مصباح یزدی اشاره کرد. تفسیر المیزان، نهایةالحکمة، شیعه در اسلام و اصول فلسفه و روش رئالیسم از آثار اوست.

مقالۀ حاضر، به بررسی دیدگاه‌های علامه سیدمحمدحسین طباطبایی دربارۀ مهم‌ترین و چالش‌برانگیزترین مباحث مربوط به نفس و بدن همچون، حدوث نفس، تجرّد نفس، جاودانگی نفس و ... می‌پردازد. در بخش اول، پس از بررسی معنای روح و نفس،‌ مسئلۀ حدوث نفس از دیدگاه علامه بررسی شده است. بحث از دیدگاه علامه در باب حدوث جسمانی نفس و تبعیت او از ملاصدرا در این زمینه  و همچنین بررسی تفسیر خاص علامه از آیات قرآن در باب تنزل الروح و هم‌سنخ‌بودن آن با روح انسان بخش‌های دیگر مقاله را شکل می‌دهند. در ادامه به جاودانگی نفس پرداخته می‌شود و این مسئله پی گرفته می‌شود که حقیقت انسان از دیدگاه علامه چیست؟ چگونگی رابطۀ نفس و بدن از دیدگاه علامه بخش پایانی مقاله را شکل می‌دهد. در این مقاله، نشان داده‌ام که علامه طباطبایی حتی در مباحث قرآنی خود نیز مبانی فلسفی را تکیه‌گاه اصلی قرار داده است و بر این اساس گاه از روش تفسیر قرآن به قرآن بسیار دور شده است.

علامه طباطبایی وجود انسان را مرکب از سه وجود متناظر با عوالم سه‎گانه جهان آفرینش می‎داند. از نظر او انسان توسط حواس با عالم محسوسات، توسط خیال با عالم خیال و توسط عقل با عالم عقل ارتباط برقرار می‎کند. در حالی که ملاصدرا عوالم ثلاثه را عقل، نفس و طبیعت می‌داند و در قوس صعود، عالم مثال را در پرتو نفس و اشتداد وجودی آن تبیین می‌کند. از نظر ملاصدرا عمل امری عرضی و تبعی است و آنچه باقی است نفس و ملکات نفسانی است و بدن مثالی که قیام صدوری به نفس دارد و بر اساس نیات و اعمال، توسط نفس انشاء شده است. علامه ابدان اخروی را تابع نفس نمی‌داند. از نظر او پس از پیدایی عالم آخرت و پیدایش ابدان اخروی انسان به‌عنوان حقیقتی مرکب از بدن و روح در عالم آخرت تحقّق پیدا می‌کند. از این رو، روح با وجود مغایرت با بدن در این نشئه به نحوى با آن متّحد است که هوهویّت میان آن دو صدق مى‏کند. بر این اساس در باب ایمان ملاصدرا از میان دو عنصر نظر و عمل، اصالت را به بعد نظری می‌دهد و معتقد است که ایمان که تنها عامل سعادت و جاودانگی وجود انسان است، تنها از سنخ علم بوده و عمل در این جایگاه در حد علت معدّه تنزل می‌یاید. اما علامه طباطبایی با نگاهی متفاوت به انسان و اعمال و کردار او،‌ برای عمل جایگاهی رفیع و در حد نظر قائل می‌‌شود و معتقد است که سعادت انسان در گرو هر دو بعد نظری و عملی اوست. وی ایمان را برخاسته از علم و عمل می‌داند و در این رابطه برای عمل، نقشی اصلی و نه تبعی و معدّه در نظر می‌گیرد. علامه طباطبایی در عین خارج کردن عمل از حوزه تعریف ایمان با پیش کشیدن نقش گرایشات انسانی در این زمینه به نحو ظریف و دقیقی اهمیت عمل در این حوزه را نیز مشخص می‌کند.

منبع:مقاله دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی در باب نفس

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.