دکتر روانشناس

مطالب روانشناسی ، موفقیت و سلامت روانی

دکتر روانشناس

مطالب روانشناسی ، موفقیت و سلامت روانی

باورهای شناخت شناسی و مدل های آن

باورهای شناخت شناسی و مدل های آن

شناخت­ شناسی[۱] حوزه­ای از فلسفه است که به بررسی ماهیت دانش پرداخته و چگونگی قضاوت و ارزیابی یافته­ های علمی را مورد مطالعه قرار می­دهد. امروزه روانشناسان به این حوزه علاقه­ مند شده­ اند و به بررسی باورهای شناخت­ شناسی افراد (عقاید آنان در مورد دانش و دانستن) می­­پردازند و سعی می­کنند به سؤالاتی از این قبیل که باورهای افراد در مورد ماهیت دانش و دانسته­ هایشان چیست؟ این باورها تحت تأثیر چه عواملی قرار می­گیرند و به چه میزان بر فرآیندهای شناختی و انگیزشی از جمله اهداف پیشرفت تأثیر می­گذارند؟ پاسخ دهند.

پیاژه[۲] (به نقل از هوفر[۳] و پینتریچ[۴]، ۱۹۹۷) از واژه شناخت­ شناسی ژنتیک برای توصیف نظریه­ ی رشد هوشی خود استفاده کرد که خود نقطه ­ی شروعی برای پیوند فلسفه و روانشناسی بود. این مسئله گام مهمی در رشد روانشناسی شناختی در دوران غلبه ­ی رفتارگرایی، که دانستن را از یادگیری جدا می­کردند، به شمار می­ آمد (کولبرگ[۵]، به نقل از هوفروپینتریچ، ۱۹۹۷).

در این مسیر، کوشش های پری[۶] (به نقل از هوفر و پیتریچ، ۱۹۹۷) جهت فهم نحوه­ ی تفسیر یادگیرندگان از تجارب آموزشی خود، منجر به پیدایش اولین نظریه­ های شناخت­ شناسی در حوزه­ی روانشناسی شد. پری در جریان کار خود به بررسی ماهیت دانش[۷] و ماهیت دانستن[۸] پرداخت. در مورد ماهیت دانش او قطعیت دانش[۹] را مطرح کرد و برای آن طیفی مابین مطلق گرایی تا نسبی گرایی وابسته به بافت[۱۰]  در نظر گرفت.

در مورد ماهیت دانستن هم به بیان منبع دانش[۱۱] پرداخت و آن را به منابع قدرت بیرونی و درونی (خود فرد)[۱۲] تقسیم کرد. در واقع قصد او از این تقسیم­ بندی ها این بود که ببیند دانشجویان چگونه تجارب آموزشی خود را تفسیر می­کنند،آیا دیدی صحیح و غلط  (ثنوی­گرایی) به مطالب علمی دارند یا بنا به شرایط صحت دانش موجود را مورد بررسی قرار می­دهند.

همچنین منبع دانشی (بیرونی/ درونی) که دانشجویان برای خود در نظر می­گیرند، مشخص کننده ­ی نظر آنان در مورد یکسان بودن دانستن و یادگیری است. هنگامی که دانشجویان معتقد به قدرت بیرونی هستند، فرایند یادگیری را جدا از دانستن می­دانند، اما هنگامی که منبع دانش را درون خود می­ پندارند، در واقع دانستن و یادگیری را یکی در نظر می­گیرند.

مدلهای شناخت­ شناسی

 ۱-مدل شناخت ­شناسی پری، بلنگی و ماگلدا

 در اواخر دهه ۱۹۶۰ پری (۱۹۶۸) به علت تحقیق در مورد رشد باورهای شناخت ­شناسی شهرت یافت. او بر اساس مصاحبه­ها و پرسشنامه­ های انجام شده بر روی دانشجویان کارشناسی دانشگاه هاروارد نظریه­ی خود را بنا نهاد. پری بیان داشت دانشجویانی که به دانشگاه وارد می­شوند، معتقدند، دانش امری ساده و قطعی است که توسط یک مرجع قدرت علمی مشخص می­شود، در حالی­که با گذشت زمان اکثر دانشجویان سال آخر و دوره­ های تکمیلی به این باور می­رسند که دانش امری پیچیده است ودلیل قبول آن نه گفته­ های مرجع علمی بلکه دلیل و مدرک قابل قبول و محکم می­باشد.

منبع مقاله باورهای شناخت شناسی و مدل های آن

بدکارکردی های جنسی و انواع و نظریه ها و روش های درمان آن

بدکارکردی های جنسی و انواع و نظریه ها و روش های درمان آن

اختلالات میل جنسی: اختلال بدانگیختگی جنسی، اختلالهای اوج لذت جنسی و اختلالهای درد جنسی، این اختلالها در D.SM0 ، بدکارکردیهای روانی جنسی نامیده شده اند ولی در D.S.M IV , D.SM III R بر اساس بررسی شواهد جمع آوری شده مبنی بر اینکه عوامل زیست شناسی در بسیاری از این مشکلات نقش بازی می کنند، کلمه روانی از اصطلاح روانی جنسی حذف شده است.

در اصطلاحهای کلی تر، بدکارکردی های جنسی بعنوان بازداریهای مربوط به چرخه پاسخ جنسی بهنجار تعریف شده اند.

در D.SM IV این شرط لازم که این اختلال باید موجب پریشانی آشکار یا مشکلات بین فردی شده باشد، مورد تاکید قرار گرفته است سرانجام اگر آشکار شود که اختلال بدلیل یک بیماری پزشکی یا ناشی از اختلال بدلیل یک بیماری پزشکی و یا ناشی از اختلال روانی بوجود آمده باشد، این تشخیص داده نمی شود.

بیشتر مفاهیم چرخه جنسی خلاصه ای از توصیف های پیشنهادی هاولاک الیس، مسترز و جانسون که تقریبا سی سال پیش انجام گرفت در ماهیت و میزان پژوهش و توجه بالینی به رفتار جنسی انسان، انقلابی بوجود آورد. اما بررسیهای مبتنی بر مصاحبه های اولیه توسط گروه کنیزی (کنیزی و همکاران ۱۹۴۸ و ۱۹۵۲) به مشاهده های مستقیم و اندازه گیریهای فیزیولوژیک های گسترش یافت. در چرخه پاسخ جنسی انسان به طور کلی چهار مرحله مشخص شده است، این مراحل در مردان و زنان تقریبا مشابه و عبارتنداز:

میل، تهییج، اوج لذت جنسی، رهاسازی

بدکارکردی های جنسی، توصیف ها و سبب شناسی:

یک اختلال خاص ممکن است طول دوره زندگی را در برگیرد، یا ممکن است بعد از یک دوره کارکرد بهنجار، فرا گرفته شود. ممکن است یا تنها در موقعیت های خاص رخ دهد، و ممکن است کلی باشد یا جزئی. باور بر آن است که شیوع این آشفتگیها چنان زیاد است که افراد نباید تصور کنند اگر گاهی یک یا چند مشکل از این مشکلات را تجربه می کنند به درمان نیاز دارند. در ملاکهای تشخیص مربوط به هر بدکارکرد جنسی، عبارت «پایدار یا بازگشت کننده» گنجانیده شده است تا بر این نکته تاکید شود که یک مشکل باید در واقع قبل از اینکه تشخیص صورت پذیرد، جدی باشد.

در اینجا سعی خواهد شد تا میزان شیوع بدکارکردها گزارش شود، ولی تعیین دقت آنها گاهی به علت مشکلات متعدد مربوط به روش شناخته دشوار است. از جمله این مشکلات این که به دست آوردن نمونه ای که معرف کل جامعه باشد آسان نیست.

منبع مقاله بدکارکردی های جنسی و انواع و نظریه ها و روش های درمان آن

بیماری های روانی و علل و روش های پیشگیری از آن

بیماری های روانی و علل و روش های پیشگیری از آن

مفهوم سلامت روانی، درواقع جنبه‌ای از مفهوم کلی سلامتی است و بر کلیه روشها و تدابیری اطلاق می‌شود که برای جلوگیری از ابتلا به بیماریهای روانی، درمان و توان بخشی آنها به کار می‌رود(۱) . سلامت روان قابلیت برقراری ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها به صورت عادلانه و مناسب و منطقی تعریف شده است (۲)  . عوامل بسیاری باعث برهم خوردن سلامت روانی می‌شود که از جمله آنها می‌توان به استرس‌های روانی، عدم رعایت عدالت اجتماعی ، فراهم نبودن فرصت های شکوفایی برای افراد، وجود تبعیض‌های غیرمنطقی و عدم ایجاد امنیت اجتماعی اشاره نمود . نگاهی به آمار و ارقام منتشر شده در زمینه شیوع اختلالات روانی در کشورهای مختلف جهان و ایران اهمیت و ضرورت توجه به بهداشت روان را مشخص‌تر می‌نماید . طبق برآورد سازمان جهانی بهداشت در سال ۲۰۰۲ میلادی حدود ۵۰۰ میلیون نفر در دنیا مبتلا به یکی از اختلالات روانی هستند که حدود نیمی از آنها را اختلالات خفیف روانی همچون افسردگی و اضطراب تشکیل می‌دهند(۱)  . مرور مطالعات انجام گرفته در زمینه وضعیت سلامت روان افراد ۱۵ سال و بالاتر در ایران نشان دهنده این است که به طور متوسط حدود ۲۱% افراد جامعه از اختلالات روان رنج می‌برند و زنان نسبت به مردان از آسیب‌پذیری بالاتری برخوردارند(۳) . تاکنون مطالعات متعددی در زمینه بررسی وضعیت سلامت روان در موقعیت‌های مختلف انجام گرفته است نتایج این بررسی‌ها همگی موید این مطلب می‌باشند که مطالعه وضعیت سلامت روان افراد می‌تواند اطلاعات ارزشمندی را در زمینه برنامه ریزی‌های آموزشی ، درمان و پیشگیری از بروز اختلالات روانی در اختیار مسئولان ، برنامه ریزان و مدیران سازمان‌ها و مراکز ارائه دهنده خدمات قرار دهد .

 سلامت روان

بیماریهای روانی از بدو پیدایش بشر وجود داشته و هیچ فردی در مقابل آن مصونیت ندارد و این خطری است که بشر را مرتباً تهدید می‌کند . با توجه به پیشرفت علوم پزشکی که تحول بزرگی را در بهداشت و پیشگیری از بیماریها بوجود آورده است، شروع انقلاب صنعتی و پیشرفت تکنولوژی مسائل و مشکلات زیادی از قبیل ازدیاد جمعیت، مشکل مسکن ، بحران ترافیک، بحران آموزش و پرورش، بحران بهداشت ، آلودگی محیط زیست، کمبود مواد غذایی و … را پیش آورده که با روان انسان سازگاری نداشته و بعنوان عوامل مستعد کننده در بیماریهای روانی بشمار می‌آیند .

مشکل تعریف بهداشت روانی از آنجا سرچشمه می‌گیرد که هنوز تعریف صحیح و قابل قبولی برای بهنجاری نداریم . البته تعاریف و نقطه نظرهای زیادی با توجه به شرایط و موقعیتهای اجتماعی، سنن و فرهنگ برای بهنجاری شده است .

منبع مقاله بیماری های روانی و علل و روش های پیشگیری از آن

عزت نفس و خودپنداره تحصیلی

عزت نفس و خودپنداره تحصیلی

یکی از نیازهای روانی انسان نیاز به احساس خود ارزش مندی یا عزت نفس است. تحقیقات نشان می دهد، نوجوانی که از عزت نفس زیاد برخوردار است خیلی موثرتر می آموزد، روابط سود بخش تری برقرار می کند، بهتر می تواند از فرصت ها استفاده کند و خودکفا باشد و دیدگاه  روشن تری نسبت به مسیر زندگی خود داشته باشد. بعضی محققین اعتقاد دارند که خود پنداره و عزت نفس دو جزء متفاوتند. خود پنداره عبارت است از نحوه ادراک فرد از خود، رفتار خود و نگرش نسبت به تصورات دیگران ازخود، درحالی که عزت نفس خشنودی فرد نسبت به خودپنداره را شامل می شود (کالاهان[۱]، وارن[۲]  و کورفیکس[۳]  ۱۹۹۰، به نقل از بحرینی، ۱۳۷۵).

اهمیت عزت نفس برای کسانی که با کودکان و نوجوانان سرو کار دارند امری روشن است، روان شناسان و جامعه شناسان ، عزت نفس مثبت را به عنوان هسته مرکزی سازگاری اجتماعی تلقی می کند که این دیدگاه ریشه ی تاریخی و عمیق دارد. یافته های تجربی جدید ارتباط بین عزت نفس مثبت را با عملکرد موثر و مطلوب شخصیت کودکان و نوجوانان است. برخورداری از اراده و عزت نفس قوی و ابتکار، خلاقیت و نوآوری ،‌سلامت فکر و بهداشت روانی روابطه مستقیمی با میزان احساس خود ارزشمندی فرد دارد.

برخورداری از احساس خود ارزشمندی و عزت نفس به مثابه یک سرمایه و ارزش حیاتی محسوب شده و از جمله عوامل عمده در شکوفایی استعدادها و خلاقیت است(براندن[۴] ۱۹۹۱، ترجمه قراچه داغی ۱۳۸۰).

مفهوم خودپنداره تحصیلی به معنای درک و ارزیابی دانش اموز از میزان توانایی های علمی خود در محیط تحصیلی است که بر اساس مقایسه با محیط هایاجتماعی و افراد اطراف شکل می گیرد. د ر مقاله ای توسط  کوربیر[۵] به نظریه ی شاولسون[۶] اشاره شده است که در آن خود انگاره به هرمی تشبیه شده که راس آن خود پنداره به عنوان مبحثی کلی قرار دارد و پایین هرم به دو بخش خود پنداره ی تحصیلی و غیر تحصیلی تقسیم شده است. خود پنداره ی تحصیلی نیز خود به چهار بخش انگلیسی، تاریخ، ریاضیات و علوم تقسیم شده است. بنابراین عموما پیشنهاد شده که در هنگام ارزیابی خود پنداره ی تحصیلی مواد درسی جدا مورد بررسی قرار گیرند(کوربیر و همکاران، ۲۰۰۶). خود پنداره تحصیلی عمدتا تعیین کننده ی موفقیت یا شکست فرد در محیط تحصیلی است که عمدتا نشانه ی آن نمرات به دست آمده توسط فرد است. علت این مسئله عموما ایجاد شدن حس رقابت در فرد در پی خود پنداره ی تحصیلی است که منجر به پیشرفت دانش آموز می گردد. خود پنداره ی تحصیلی و موفقیت تحصیلی رابطه ای دو طرفه دارند. بدین نحو که موفقیت تحصیلی نشان دهنده ی خود پنداره ی تحصیلی و نیز خود پنداره ی تحصیلی پیش بینی کننده ی موفقیت تحصیلی است. نظریه ی BFLPE[7] به تاثیر شرکت دانش آموز در کلاس هایی فراتر از توانایی او بر روی خود پنداره ی تحصیلی و موفقیت تحصیلی می پردازد(رودریگز[۸]، ۲۰۰۹).

تعاریف عزت نفس

عزت نفس از جمله اولین موضوعاتی بوده است که روان شناسان از آغاز تا کنون در مورد آن به بحث و بررسی پرداخته اند. زمانی که راجرز[۹] مفاهیم خود ایده ال و خود ادراک شده را مطرح کرد، همان مباحثی را مورد بررسی قرار داد که اکنون تحت عنوان عزت نفس می شناسیم. همان تمایزی که بین خود پنداره و عزت نفس قائل می شویم، بین خود ایده آل و ادراک شده قائلیم.

در واقع عزت نفس بار ارزشی دارد، یعنی فرد به قضاوت درباره خود می پردازند و با کمی اهمال می توان آن را خود ایده آل تلقی کرد، یعنی آن چه فرد تمایل دارد باشد. پس تفاوت بین واقعیت و ایده ال همان شکاف بین خود پنداره و عزت نفس است(راجرز ۱۹۵۷، به نقل از بحرینی، ۱۳۷۵).

از سوی دیگر در زمینه اهمیت عزت نفس می توان به کار مزلو[۱۰] اشاره کرد که یک روان شناس انسان گرا است و نیاز به عزت نفس را پس از ارضای نیازهای زیستی، مورد تأکید قرار داده و اجزاء آن را شامل نیاز به احساس ارزشمندی، موفقیت و مسئولیت برشمرد. به عبارتی دیگر ، عزت نفس شامل اجزاء موفقیت، داشتن کفایت و دستیابی به نتایج رضایت بخش در انجام وظایف است. مازلو می گوید: همه ی افراد (به استثنای کسانی که بیمار هستند) به ارزیابی ثابت، استوار و معمولاً عالی از خودشان و احترام به خود یا عزت نفس تمایل دارند.

منبع مقاله عزت نفس و خودپنداره تحصیلی

عوامل استرس شغلی

عوامل استرس شغلی

استرس شغلی درسازمانها یکی ازمشکلات روزجهانی است که باآغازانقلاب صنعتی ورواج تولیدانبوه وشکل گیری نهادهای دولتی وسازمانهای گسترده موردنظرصاحبنظران مدیریت وروانشناسی قرارگرفت ومباحثی همچون سلامتی،ارزشهای انسانی،ایمنی،آرامش،اضطراب،ناکامی،سرخوردگی،بحران روحی،فلات شغلی،سکون حرفه ای واحساس عدم موفقیت وامثال آن طرح گردید (خنیفر،۱۳۸۸).

استرس شغلی وضعیت پویایی است که درآن یک فردبافرصتها،محدودیتها یانیازهای مربوط به آنچه که اوتمایل داردو نتیجه ای که ازاین وضعیت بدست می آیدبرایش مبهم ونامطمئن ودرعین حال بااهمیت است(رابینز،به نقل ازپارسائیان،اعرابی،۱۳۸۰).

استرس شغلی: کنش متقابل بین شرایط کار و وی‍‍‍‍ژگیهای فردی شاغل به گونه ای است که خواست های محیط کار و درنتیجه فشارهای مرتبط با آن بیش از آن است که فرد بتواند ازعهده آنها براید(رندال آراس،الیزابت ام آلتایمر به نقل از خواجه پور ۱۳۷۷).

تاریخچه استرس شغلی

استرس یا به عبارتی فشارهای روانی یکی از مباحث بسیار مهم عصر حاضر می باشد و گر چه در علم پزشکی و شاخه روانپزشکی این مسأله استرس و علل و عوارض آن مدت هاست که مورد مطالعه و تحقیق قرار می گیرد ولی در سالهای اخیر کاربرد آن در رفتار سازمانی و مدیریت منابع انسانی و مبحث بهداشت روانی نیز متداول گردیده است (قاسمی نژاد، ۱۳۸۲).

در دهه­ی اخیر موضوع استرس یا فشار عصبی و آثار آن در سازمان مورد توجه بسیار قرار گرفته و یکی از مباحث اصلی رفتار سازمانی را به خود اختصاص داده است. علی رغم این نظر که فشارهای عصبی مفید نیز وجود دارد و مقداری از استرس برای ایجاد تحرک و تلاش در انسان ضروری است. زمانی که بحث استرس مطرح می شود بیشتر به عوارض و ضایعات آن توجه شده و مضرات آن مّد نظر قرار می گیرد. به هر حال استرس نیروی انسانی را در سازمان ضایع می کند و پایه های سازمان را متزلزل می سازد و مانند آفتی است که نیروها را تحلیل می برد  و فعالیتها را مختل می سازد. شناسایی عوامل استرس زای مدیران و کارکنان و یافتن راهبردهایی در جهت پیشگیری رفع این عوامل بسیار حائز اهمیت است ( الوانی، ۱۳۷۵).

منبع مقاله عوامل استرس شغلی